بخشی از کتاب:

اينست كه ما در اين كتاب از نقل حوادثي كه با هدف، و موضوع بحث ما ارتباط و دخالتي ندارد صرفنظر مي كنيم و تنها به قسمتي از وقايع و حوادث تاريخي كه با هدف مذكور ارتباط دارد مي پردازيم، زيرا نقل اين گونه حوادث شخصيت عجيب و مرموز و نبوغ سياسي و فكري عايشه را آشكار مي سازد كه وي چگونه با راه و روش جلب كردن افكار مردم آشنائي داشت! و چگونه توانست پايه هاي حكومت و خلافت دو خليفه را متزلزل سازد، كه به قتل يكي از آن دو (عثمان) فرمان داد، و از عوامل مؤثر كشته شدن وي گرديد، زيرا اگر فرمان و فتواي وي نبود كار عثمان به قتل و كشته شدن منجر نمي گرديد، و كسي جرئت ريختن خون خليفه و هتك احترام مقام خلافت را نداشت.

و باز او چگونه و با چه سياست و مهارتي توانست كه پس از كشته شدن عثمان، به سرعت و به كساني، آن همه دشمني و عداوت را كه با وي داشت؛ خود را در لباس خون خواهي و طرفداري جلوه دهد، آري عايشه آنچنان زيرك و تردست بود، كه توانست قاتل واقعي را تبرئه كند، و او را طرفدار و خونخواه مقتول معرفي نمايد، جاي بسي تعجب كه او چگونه توانست دشمنان و قاتلان عثمان را؛ با دوستان و فرزندان وي در يك لشكر، و در صف واحد قرار بدهد، و به عنوان خونخواهي عثمان، لشكري به وجود بياورد؟!

واقعاً او چه مهارتي داشت؛ كه توانست علي را كه كوچكترين دخالتي در قتل عثمان نداشت، به قتل وي متهم سازد، و او را قاتل معرفي نمايد، و با سوابق درخشان و روشني كه داشت، مسلمانان را عليه وي بشوراند.

آري اين قدرت و نيروي عجيب و بي نظير سياسي، اختصاص به عايشه دارد،

كه نام او را در تاريخ مشهور ساخته و به صورت يك شخصيت برجسته تاريخي درآورده است.

متأسفانه تا به امروز درباره عايشه و نقش وي، به طور صحيح بحث و بررسي نشده، و قيافه واقعي او نمايان نگرديده است، و پرده از چهره حقايق فراواني در اين زمينه برداشته نشده است.

اينك از خداي بزرگ مي خواهيم، كه ما را در اين راه مدد بخشد، تا بتوانيم گوشه اي از اين تاريكي هاي تاريخ را آشكار كنيم و پرده از روي اين حقايق برداريم؛ و شخصيت عايشه را آنچنان كه هست نشان دهيم؛ و از اين راه حدود و ارزش و اعتبار احاديث او را به دست آوريم.