بخشی از کتاب:
خداوند متعال طى هشت آيه قبل، ويژگيهاى منافقان را بر شمرده، آنان را به عنوان آدمهاى دوچهره، بى ايمان، خدعه گر، بى شعور، داراى مرض قلبى و روحى، دروغگو، مفسد، مغرور، خود برتر بين، سفيه، نادان، همكار شياطين، استهزا گر، طغيانگر، و بالا خره مشترى و خريدار ضلالت و گمراهى معرفى مى كند، ولى در اين آيه آنان را به مسافرى تشبيه كرده كه در شب ظلمانى، در بيابانى گرفتار شده است و آتشى مى افروزد تا در پرتو آن راه را از بيراهه تشخيص دهد و در گودالهاى بيابان سرنگون نگردد. ولى همين كه آتش را بر افروخت و اطرافش را روشن ساخت، ناگهان طوفانى سخت بر مى خيزد و آن آتش را خاموش مى سازد، و او دوباره در تاريكى وحشت انگيز، سرگشته و حيران مى ماند و نمى داند چه كند. بنا بر اين، وجه شباهت در اين تشبيه (حيرت زدگى و سرگردانى) است.
آرى، كسى كه با خدا و مؤمنان، حيله گرى و نيرنگ بازى كند، ثمره كارش و نتيجه معامله و تجارتش جز تحيّر و سرگردانى نخواهد بود.
منافقان همواره خود را زرنگ و باهوش و فهيم مى دانند و مؤمنان راستين و يكدل را سفيه و نادان مى شمرند و روى همين پندار غلط، راه نفاق و دورويى را پيشه خود مى سازند تا از منافعى كه به دو طرف مى رسد، برخوردار شوند! و هر دسته كه غالب گردند، آنها را از خود بدانند؛ اگر مؤمنان پيروز شوند، در صف مؤمنان و اگر غلبه با كافران باشد، با آنها باشند و به اصطلاح هم از (توبره) بخورند، و هم از (آخور)!
آنان نمى دانند كه نفاق و دورويى براى مدّت طولانى نمى تواند مؤثّر واقع شود. ممكن است چند صباحى از مصونيتها و مزاياى اسلام برخوردار شوند و از رفاقت با كفار و شياطين نيز بهره جويند، ولى اين كار كوتاه مدّت است، همانند آتشى است كه در بيابان تاريك در معرض وزش طوفان و گردباد قرار گرفته باشد، لذا ديرى نمى پايد كه چهره واقعى نفاق آشكار و منافقان رسوا مى شوند و آنها به جاى كسب موفّقيت و محبوبيّت، منفور و مطرود جامعه خواهند شد و همچون كسى كه در بيابان ظلمانى، راه گم كرده و چراغ را از دست داده، سرگردان مى مانند.







دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.